استفاده غیر موثر از شبکههای انترنتی در افغانستان / اسفندیار
جهان در دو دهه گذشته شاهد تغییرات چشمگيری بود و این دیگرگونیها در سطوح مختلف از جمله سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع تحولات عظیم را به میان آورد. این همه در سایه جهانی شدن انترنت و شبکههای اجتماعی رقم خورد و باعث شد امروزه جهان تبدیل به دهکده کوچکی شود که همه مردم را به دور هم جمع کند و انسانها از سراسر جهان در تمام بخشهای زندگی اجتماعی با هم در تعامل باشند. انترنت کمک بزرگی به تجارتهای جهانی کرده و سهولتهای قابل وصف را برای تاجران جهان جهت معرفی کالاهای شان به میان آورد. نقش انترنت و مشخصتر نقش رسانههای اجتماعی در حوزه فرهنگ هم خیلی پر رنگ است. در کمترین زمان خرده فرهنگهای بومی به سراسر جهان گسترش یافت و تکثیر شد و بسا فرهنگ های سنتی دیگر را در سایه قرار داد و یا اصلاح کرد و یا هم از بین رفتند. به کلام دیگر امروزه بیشتر از کشورهای جهان به سوی یکنواختی و تا حدودی میشود گفت که در جهت تک فرهنگی روان اند. در بخش آموزش و پرورش نیز آموزشهای کلاسیک دارد جایش را به شیوههای نوین با استفاده از انترنت خالی میکند و پس از اپندمی کوید_۱۹ انترنت و فضای مجازی جایگاهش را ثابت کرد و در چند سال پسین اغلب پوهنتونها و مکاتب درسهای عدم حضوری برگزار میکردند، نه تنها کشورهای عقب مانده که فاقد زیرساختهای در این خصوص بودند، بیشتر کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه نیز از وضعیت آموزش از راه دور راضی اند و دانش آموزان را هنوز هم از این طریق فارغ میدهند. بیشتر پوهنتونها در کشورهای منطقه چون هند و جمهوری خلق چین هنوز هم از این میتود کار میگیرند و دانشجويان بیرون مرزی را به گونه انلاین تدریس میکنند. همانگونه که در آغاز گفته شد انترنت جهان را به دهکده کوچک تبدیل کرده است جایگاه ویژه در تأمین ارتباطات دارد. از آنجایی که همه میدانند، دنیای امروز، دنیای ارتباطات است انترنت بیشتر از همه فضای ارتباطات را تقویت کرد، تا یک دهه پیش کانال های ارتباطی خیلی محدود و زمان گیر بود. اکنون در ظرف ثانیهها میشود به دور ترین نقطه جهان وصل شد و ارتباط برقرار کرد و کسب معلومات نمود. روی هم رفته همه پیشرفتها که در عرصۀ های مختلف دیده می شود رد پای انترنت را میتوان آنجا یافت. در این قرن نبض بیشتر فعالیتهای جامعه انسان در حيطه انترنت است. حکومت داری خوب با استفاده از انترنت و داده های انترنتی امکان پذیر است. در کنار این همه، انترنت و استفاده نادرست از آن میتواند عواقب ویرانگر را هم به همراه داشته باشد. در گام نخست گستردگی و نفوذ ابزارها و شبکههای انترنتی در لایههای مختلف جامعه ماهیت استخباراتی دارد و کشورهای منبع، اغلب از طریق آن در پی اهداف سیاسی و استخباراتی شان اند. به همین خاطر در برخی کشورها استفاده از ابزارهای انترنتی که منشأ غربی یا امریکایی دارد مسدود است. به گونه مثال در جمهوری خلق چین شبکههای مجازی چون فیسبوک، تویتر، جمیل، یوتیوب، تلگرام و… همچنان بعضی از مرورگرها مسدود است و در عوض آن از ابزار دیگر به اسم ویچت( WeChat) که ساخت خود آن کشور است استفاده میکنند و تمام امورات اجتماعی از خرید تا فروش، کوچک و بزرگ و حتی در بسهای شهری نیز از آن استفاده میشود و در بخش امنیتی نیز از (ویچت) کمک میگیرد. بناً در صورت داشتن بدیل شبکههای جهانی، و جایگزین شبکههای محلی این نگرانی را میشود بر طرف کرد، اما در فقدان شبکهای اجتماعى محلی، قطع مسدود سازی شبکههای انترنتی چالشهای زیادی را به کشورها به بار خواهد آورد. اعتیاد به شبکه های اجتماعی از دیگر اضرار شبکههای اجتماعی است. ابتدایی ترین مشکل در این زمینه وابستگی مردم مشخصا قشر جوانان به شبکههای انترنتی است که استفاده بی رویه از آن روند روبه رشد را از جوانان میگیرد و در بیشتر اوقات مشکلات جسمی و روحی را به همراه دارد. از طرف دیگر در نزد افراد استفاده کننده، کم تحرکی را به بار میآورد. در نتيجه باید گفت که انترنت در بیشتر امور با آنکه خیلی موثر و مفید است، اما در بعضی از کشور های کمتر توسعه یافته مثل افغانستان مشکلاتی را نیز به همراه دارد. چون جنگ چهار دهه در این کشور در کنار آن که همه زیر ساختها را ویران کرد و کشور را از قافله ترقی و توسعه دور نگهداشت و نگذاشت فرایند تکامل را طی کند، بالای علم، فرهنگ و روان انسانها اثرات جبران نا پذیر را گذاشت. از این رو فرهنگ استفاده از انترنت و ابزارهای های انترنتی در این کشور متاثر از کم آگاهی و کم سوادی جامعه است. با بیشتر شدن خدمات انترنتی در یک دهه گذشته در افغانستان، افراد زیادی بی آنکه از فرهنگ استفادۀ آن معلومات داشته باشند، از شبکه های اجتماعی از جمله فیسبوک استفاده می کنند چون دسترسی به این شبکه ها بدون قیدوشرط و آزاد گذاشته شده و این سبب شده تا افراد به نام های مختلف از فیسبوک استفاده کنند. طیف وسیعی از این اشخاص خواسته و ناخواسته به شخصیت افراد، ادارات، نهادها می تازند و هتک حرمت می کنند که به این شکل به آنان و شخصیت شان لطمه وارد کرده، از آنها به بدی یاد می کنند. در سوی دیگر کشمکش های قومی، زبانی، لسانی و مذهبی چیزی دیگری است که شماری از استفاده کننده گان رسانههای اجتماعی به ویژه فیسبوک به آن از اسمهای مستعار و یا حقیقی دامن میزنند. استفاده از عکس و نام افراد دیگر، چیزی دیگری است که در شبکه های اجتماعی بسیار عادی شده و میتوان از آدرس دیگران به هر شخص و نهاد توهین کرد. با این حال آنچه تا حال گفته شد مشت نمونه خروار از محاسن و معایب انترنت و شبکه انترنتی بود. مزیت انترنت میتواند بیشتر از اینها باشد و همینطور معایب آن، اما آنچه در افغانستان کنونی که پس از چهل سال تجربه جنگ و ویرانی اندکی قد راست کرده مهم است که استفاده قاعده مند در چهارچوب یک مکانیزم تعریف شده از شبکههای اجتماعی صورت گیرد و جلوی بیبند وباری و نفرت پراکنی از این طریق باید گرفته شود. همینطود استفاده بی رویه و غیر نظامند میتواند مشکلات اجتماعی را به بار آورد که نقش ویرانگر را به دنبال خواهد داشت. به هر حال، در کنار استفاده از فیسبوک و سایر شبکه های اجتماعی، دانستن فرهنگ و اخلاق استفاده از آن را نباید فراموش کرد.